چهارشنبه ۱۶/اسفند/۱۳۹۱ - ۶/مارچ/۲۰۱۳
زعفران نیازی به معرفی ندارد. از نظر زبانی و ریشهشناسی آن را واژهای عربیتبار میدانند اما این گیاه در کشورهای عربی و به ویژه در حجاز و عربستان نمیروید. در فرهنگ دهخدا به نقل از کتاب «جوالیقی» آن را عربی ناب دانسته است. در فرهنگ ریشهشناسی انگلیسی هم ریشهی واژهی saffron در انگلیسی را از راه زبانهای فرانسوی و ایتالیایی از «زعفران» عربی دانسته اما ریشهی واژهی عربی را «ناشناس» نوشته است. آقای اسبقی () در کتاب «وامواژههای پارسی در عربی» () اصل واژهی «زعفران» را پارسی و به صورت «زَرپَران» به معنای «دارای برگهای زرین/زرد» دانسته است. اما مطمئن نیستم که این ریشهشناسی پشتوانهی تاریخی هم دارد یا بر پایهی گمان است.
اما از آنجا که گویا در دنیای امروزی به ویژه برای برخی پژوهشگران، همه چیز دنیا باید ریشه در یونان و روم باستان داشته باشد، به نوشتهی برخی، نخستین بار زعفران در یونان باستان کاشته شده است. زعفران را در زبان لاتین crocus و در زبان یونانی krokos میگویند. در فرهنگ ریشهشناسی انگلیسی ریشهی این واژهی یونانی را احتمالا از زبانی سامی دانسته و به واژهی «کُرکُم» در زبان عربی اشاره کرده است. در این درآیه هم چنین به kunkumam در زبان سانسکریت اشاره شده است و گفته شده که یا این واژهی سانسکریت از «کُرکُم» عربی وام گرفته است یا واژهی عربی از سانسکریت وام گرفته است. نمیدانم که آیا زبان سانسکریت از نظر تاریخی در شرایطی بوده که از زبان عربی وام بگیرد یا نه. اما زبان عربی از راه زبان پارسی و نیز از راه ترجمهی متنهای هندی در دورانهای آغاز اسلام امکان وامگیری از زبان سانسکریت را داشته است.
مانند بیشتر وقتها، آنچه در این میان نادیده گرفته میشود، نقش ایران و تمدن ایران است که از نظر جغرافیایی و تاریخی و فرهنگی در میان هندیان و یونانیان و رومیان بوده است. باید اشاره کرد که گیاه زعفران در ایران دست کم از زمان هخامنشیان برای رنگرزی به کار میرفته است و از آنجا که کاشت و تولید آن از زمانهای باستان هم سخت بوده است، همواره گیاهی گرانبها بوده و پوشاک شاهانهی هخامنشی به نشانهی دارندگی و ثروث فراوان، به رنگ زعفران و بنفش بوده است. در شاهنامه نیز به فراوانی از رنگ زرد و زعفرانی و بنفش در پوشاک شاهانه یاد شده است. ردای شاهان هخامنشی به رنگ بنفش بود و اسکندر مقدونی به تقلید از آنان ردای بنفش پوشید. این رسم از راه اسکندر به یونانیان و رومیان و از راه رومیان به امپراتوران و شاهان اروپایی رسیده است.
جالب آن که در زبان پارسی میانه، زعفران را «کُرکُم» (kurkum) میگفتهاند و این نشان میدهد که زبان عربی «کُرکُم» را از زبان پارسی وام گرفته است. از آنجا که در زبان یونانی هم به آن krokos گفته میشود شاید بتوان گفت که یونانی هم از پارسی باستان این واژه را گرفته و «کُرکُم» در زبان پارسی باستان هم وجود داشته است. حال پیوند کُرکُم پارسی میانه (و باستان؟) با kunkumam سانسکریت یا میتواند به صورت وام گرفتن سانسکریت از پارسی باشد یا ریشهای مشترک در زبانهای هندوایرانی داشته است.
Wednesday, March 06, 2013
واژهشناسی: زعفران
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
8:16 PM |
پيوند دایمی
1 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی ریشهشناسی , زبان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 نظر:
با درود
در پشت شیشه یک مغازه در سنجان(سین کیانگ) جین زعفران را بدین گونه نوشته بودند"زه فران" .شاید آن درست تر باشد. چون با بسیاری از واژه های پارسی را با حرف های ویژه عربی می نویسیم در نتیجه در درک معنی آنها دچار مشکل میشویم
سامان
Post a Comment