سهشنبه ٢۵/مهر/١٣٩١ - ١۶/اکتبر/٢٠١٢
نوشتن دانشنامه نیاز داشتن دانش و آگاهی در زمینههای گوناگون علم و دانش است. یکی از نخستین دانشنامههایی که در دوران پس از اسلام نوشته شده است کتاب «مفاتیح العلوم» یا «کلیدهای دانشها» است که دانشمندی ایرانی به نام «ابوعبدالله احمد ابن محمد ابن یوسف خوارزمی» در سدهی چهارم هجری/دهم میلادی نوشته است و در این جستار به معرفی آن میپردازم.
نام کتاب: مفاتیح العلوم (کلیدهای دانشها)
نویسنده: ابوعبدالله احمد ابن محمد ابن یوسف خوارزمی
سال نگارش: بین ٣۶٧ تا ٣٧٢ ق
ترجمه به فارسی: دکتر حسین خدیو جم
ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران
سال نشر: ١٣۴٧ خ
صفحه: ٢۵٠ + ٨٠ (نمایهها)
این کتاب از دو پاره یا دو «مقالت» تشکیل شده است. پارهی نخست شش «در» یا «باب» دارد و پارهی دوم هم نُه باب دارد. هر باب چندین بخش یا «فصل» دارد. در زیر فهرست بابها را میآورم:
مقالت اول:همان گونه که دیده میشود مقالت نخست به علوم «انسانی» و مقالت دوم به «دانشهای دقیق» تخصیص داده شده است. منظور از «حیَل» همان چیزی است که امروزه مکانیک نامیده میشود. اریثماطیقی هم شکل عربی شدهی arithmatikai یونانی یا arithmetic در انگلیسی به معنای دانش حساب و عدد است.
- باب اول: فقه (١١ فصل)
- باب دوم: کلام (٧ فصل)
- باب سوم: نحو (١٢ فصل)
- باب چهارم: نویسندگی (٨ فصل)
- باب پنجم: شعر و عروض (۵ فصل)
- باب ششم: اخبار (تاریخ) (٩ فصل)
مقالت دوم:
- باب اول: فلسفه (٣ فصل)
- باب دوم: منطق (٩ فصل)
- باب سوم: پزشکی (٨ فصل)
- باب چهارم: اریثماطیقی یا عدد (۵ فصل)
- باب پنجم: هندسه (۴ فصل)
- باب ششم: اخترشناسی (۴ فصل)
- باب هفتم: موسیقی (٣ فصل)
- باب هشتم: حیَل (٢ فصل)
- باب نهم: کیمیا (٣ فصل)
شادروان خدیوجم کتاب «جبر و مقابله»ی ابوجعفر محمد ابن موسای خوارزمی را هم از عربی به فارسی برگردانده است.
با بررسی این کتاب که در آن اصطلاحها و مفهومهای دانشهای مختلف توضیح داده شده است میبینیم که بیشتر این اصطلاحها از زبانهای فارسی و یونانی وارد زبان عربی شدهاند و خود احمد خوارزمی هم برای هر اصطلاح میگوید که از کدام زبان گرفته شده است.
مترجم در پیشگفتار خود چنین مینویسد:
دانشمندان ملل مختلف، به خصوص ایرانیان، از فرصت مناسبی که پیش آمده بود استفاده کردند و برای حفظ میراثهای کهن علمی خود، با کوشش بسیار، کتابهای ارزندهی علمی و ادبی یونانی و سریانی و پهلوی را به زبان عربی ترجمه کردند. .. بر اثر همین توجه عالمانه بود که راه ورود بسیاری از لغات پارسی و یونانی و دیگر زبانهای زندهی آن روزگار به دایرهی زبان تازی گشوده شد و در مدت کوتاهی زبان مردمی صحرانشین تا بدان پایه غنی شد که برای بیان انواع علوم آمادگی یافت.تاریخ دقیق نگارش کتاب دانسته نیست. اما احمد خوارزمی این کتاب را به ابوالحسین عُتبی، وزیر نوح دوم سامانی، پیشکش کرده است و چون عتبی میان سالهای 367 تا 372 ق. وزیر نوح سامانی بوده است تاریخ این نگارش هم در همین فاصله است.
دربارهی نویسندهی کتاب اطلاع چندانی در دست نیست. تنها میدانیم که احمد خوارزمی در بلخ زاده شد و در نیشاپور زیست. مدتی هم در بخارا در دربار امیر نوح سامانی سمت دبیری داشت. چون در بلخ زاده شده در برخی منبعها او را «بلخی» هم خواندهاند.
اهمیت این کتاب
این کتاب نخستین دانشنامه است که در دوران پس از اسلام نوشته شده است و به دست ما رسیده است. بازورث (C. E. Bosworth)، خاورشناس برجستهی بریتانیایی، در سال ١٩۶٣ م. مقالهی مفصلی نگاشته است. بازورث اشاره میکند که
دبیران دوران اسلامی میراثداران دبیران دوران ساسانی بودند که پس از موبدان مقام دوم را در دربار شاهان ایران داشتند. در سدههای نهم و دهم میلادی/سوم و چهارم هجری قدرت و اهمیت دبیران افزون شد و راه یافتن به آن رتبه و جرگه نیازمند به داشتن هوش و دانش سرشار بود. دبیران میبایستی به تمام علوم زمان خود آشنایی داشته باشند.
فارابی (زاده: ٢۶٠ ق./درگذشته: ٣٢٩ ق.) کتاب «احصاءالعلوم» (آمار یا برشماری دانشها) را چندین سال پیش از «مفاتیح العلوم» نگاشته بود اما در آن تنها به شمارش علوم پرداخته و دربارهی جزییات آنها چیز زیادی نگفته است.
گروه «اخوان الصفا» هم اندکی پیش از احمد خوارزمی ۵٢ رساله در رشتههای مختلف علوم تالیف کردند اما آنها را طبقهبندی نکردند.
کتاب دیگری که به «مفاتیح العلوم» شبیه است کتاب «جوامع العلوم» نوشتهی شعیا ابن فریغون است که در سال ٣۴۴ هجری برای امیر چغانیان در شمال رود سیردریا نوشته شده است. با آن که طبقهبندی «مفاتیح العلوم» شبیه «جوامع العلوم» است گمان نمیرود که احمد خوارزمی کتاب ابن فریغون را دیده باشد.
با مراجعه به این کتاب روشن میشود که دانشمندان مسلمان در مسئلهی طبقهبندی علوم از اروپاییان آزمودهتر و ورزیدهتر بودند.
0 نظر:
Post a Comment