یکشنبه ۴/دی/۱۳۹۰ - ۲۵/دسامبر/۲۰۱۱
همان گونه که پیشتر در معرفی کارهای خانم هلین سانسیسی-ویردنبورخ و «کارگاه تاریخ هخامنشیان» گفتم، تا پیش از دهههای میانی سدهی بیستم میلادی، تاریخ هخامنشیان بیشتر به صورت حاشیهای بر تاریخ یونان باستان دیده میشد و پژوهش عمدهای روی آن انجام نمیگرفت.
چندی پیش به کتابی برخوردم به نام «پاسخهای هخامنشیان» که مشخصات آن چنین است:
نام کتاب: پاسخهای هخامنشیان: اندرکنشهای سیاسی و فرهنگی با شاهنشاهی هخامنشیان و درون آن
(Persian Responses: Political and cultural interaction with(in) the Achaemenid Empire)
ویراستار: کریستوفر توپلین (Christopher Tuplin)
ناشر: دانشگاه ولز
سال: ۲۰۰۷ م. / ۱۳۸۶ خ.
صفحه: ۳۵۰
کریستوفر توپلین استاد تاریخ دانشگاه لیورپول انگلستان است.
در معرفی کتاب چنین آمده است
یک نسل پیش از این، شاهنشاهی هخامنشیان تنها موضوعی جنبی در زمینههای پژوهشیای بود که سالهای سال تثبیت شده بودند. برای کارشناسان تاریخ یونان، ایرانیان دشمنان ملی شکست خورده بودند و سببسازی برای تغییرهایی که پس از سقوط آتن رخ داد یا قربانیان پیروزیهای اسکندر مقدونی. برای مصرشناسان و آشورشناسان، هخامنشیان به دورانی تعلق داشتند که نسبت به دوران باشکوه «پادشاهی نو» (در مصر) و امپراتوری نوآشوری توجه کمتری به خود جلب میکردند.
برای بیشتر باستانشناسان، هخامنشیان در دنیای فرهنگ مادی نشان مشخصی از خود نداشتند.
اما اکنون اوضاع تغییر کرده است. شاهنشاهی هخامنشیان برای خود موضوع پژوهشی مجزایی شده است و جمعیتی از کارشناسان تاریخ هخامنشیان پدید آمده است که مطالعه در این زمینه را پیش برانند. اما این جامعه بیشتر با خودشان گفتوگو میکنند و هدف از کتاب حاضر آن است که به مخاطبان حرفهای اما ناکارشناس در زمینهی هخامنشیان شناختی از موضوعهای گوناگونی بدهد که در فضای پژوهشهای هخامنشیان بدانها پرداخته میشود.
گستردگی زیرمایهی اندرکنشهای سیاسی و فرهنگی - که بازتابی است از گونهگونی شاهنشاهی هخامنشیان و طبیعت خاستگاهها و منبعهای ما دربارهی تاریخ آن - در ۱۴ فصل این کتاب به تصویر کشیده است. از مسئلههای مربوط به تاریخنگاری یونانیان آغاز میشود و به دنبالهای آن پژوهشهای منطقهای (مصر، آناتولی، بابل، و ایران) است و سپس به زرتشت و اسکندر مقدونی میپردازد و در نهایت به پذیرش جایگاه پارسه در آغاز دوران نوین میرسد.
ویراستار این گردآیه، کریستوفر توپلین استاد تاریخ باستان در دانشگاه لیورپول است. وی نگارندهی کتاب «شکستهای امپراتوری» (Failings of Empire) و «پژوهشهای هخامنشی» (Achaemenid Studies) است و ویراستار «پونتوس [دریای سیاه] و جهان بیرون آن» (Pontus and the Outside World) و «گزنفون و جهان او» (Xenophon and his World) است و همراه ت.ی. ریهل (T.E.Rihll) همویراستار «دانش و ریاضیات در فرهنگ یونان باستان» (Science and Mathematics in Ancient Greek Culture) است. وی هم چنین مقالههای پژوهشی فراوانی منتشر کرده است که عمدتا دربارهی گزنفون، تاریخ یونان باستان و شاهنشاهی ایران هخامنشی است.
فهرست مقالههای این کتاب چنین است:
Introduction
Christopher Tuplin
1. Thucydides' Portrait of Tissaphernes Re-examined
John O. Hyland
2. Xenophon's Wicked Persian, or What's Wrong with Tissaphernes? Xenophon's Views on Lying and Breaking Oaths
Gabriel Danzig
3. On Persian Tryphe in Athenaeus
Dominique Lenfant
4. Treacherous Hearts and Upright Tiaras: the Achaemenid King's Head-dress
Christopher Tuplin
5. Darius I in Egypt: Suez and Hibi
Alan B. Lloyd
6. Indigenous Aristocracies in Hellespontine Phrygia
Frédéric Maffre
7. Hellenization and Lycian Cults During the Achaemenid Period
Eric A. Raimond
8. Babylonian Workers in the Persian Heartland: Palace building at Matannan in the Reign of Cambyses
Wouter F.M. Henkelman and Kristin Kleber
9. Reading Persepolis in Greek: Gifts of the Yauna
Margaret Cool Root
10. Boxus the Persian and the Hellenization of Persis
Nicholas Sekunda
11. The Philosopher's Zarathushtra
Phiroze Vasunia
12. Alexander the Great: 'Last of the Achaemenids'?
Robin Lane Fox
13. 'Chilminar Olim Persepolis': European Reception of a Persian ruin
Lindsay Allen
14. Pottering Around Persepolis: Observations on Early European visitors to the Site
St John Simpson
هنوز همهی کتاب را نخواندهام اما به نظرم بیشتر نویسندگان نسبت به هخامنشیان و دستگاه اداری و سیاسی و نظامی آنان نظر مثبتی دارند به جز مقالهی دوازدهم نوشتهی رابین لِین فاکس که در اعتراض به نظر پییر بریان (Pierre Briant) استاد فرانسوی دانشسرای فرانسه (College de France) و کتاب مهم و معروف وی است به نام «از کورش تا اسکندر» که در آن اسکندر را آخرین شاه دوران هخامنشیان خوانده است که همان شیوهی اداری و کشورداری هخامنشیان را ادامه داد. فاکس از اروپا-محوران مشهور و مشاور تاریخی فیلم «اسکندر» ساختهی اولیور استون است و اصلا نظر خوبی نسبت به ایرانیان و تاریخ هخامنشیان ندارد.
پس از بررسی بیشتر کتاب، دربارهی آن بیشتر خواهم نوشت.
2 نظر:
چرا نام کتاب را پاسخهای پارسی یا پاسخهای پارسیان ترجمه نمیکنید؟
ما که فرصت خواندن این کتابهای جالب را نداریم. منتظر خلاصهی شما از نکتههای مهم میمانیم!!!ا
به مهدی
باید توجه داشته باشید که در بافت تاریخ باستان بیشتر وقتها منظور از
Persian
هخامنشیان اند. البته با توجه به بافت سخن گاهی هم منظور «قوم پارسیان» است. در اینجا منظور همان هخامنشیان است.
تا چندی پیش در زبان انگلیسی منظور از
Persian
همان ایرانی بود. اما به تازگی به خاطر برخی حساسیتهای نابجا و دستکاریهای سیاسی، این واژه را در حالت ملیّت آن به «پارسی» ترجمه میکنند که اشتباه است و مترادف است با «ایرانی».
پیروز باشید
شهربراز
Post a Comment