Wednesday, December 21, 2011

ریشه‌شناسی یلدا

چهارشنبه ۳۰/آذر/۱۳۹۰ - ۲۱/دسامبر/۲۰۱۱

نخست فرارسیدن شب چله و شب زایش ایزدمهر را به همه شادباش می‌گویم.

همان گونه که همه می‌دانیم در باور ایرانیان باستان، این شب - که طولانی‌ترین شب سال است و در اصطلاح اخترشناسی «خوریستان زمستانی» (winter solstice) خوانده می‌شود - شب زایش ایزدمهر است و پس از این شب، دوباره روزها بلند می‌شوند تا در هموگان بهاری (vernal/spring equinox) یا اعتدال بهاری دوباره روز و شب با هم برابر شوند. من نام این جشن را در زبان پارسی کهن یا پارسی میانه (پهلوی) نمی‌دانم.

و نیز می‌دانیم که این باور از راه مهرپرستی در میان رومیان رایج شده بود و آنان مهر را «خورشید شکست‌ناپذیر» (در رومی: Solus Invictus در انگلیسی: Invincible Sun) می‌نامیدند. پس از کیش‌گردانی رومیان به دین مسیح و (به نوشته‌ی فرهنگ دهخدا، در سده‌ی چهارم میلادی)، شب زایش مهر را شب زایش عیسا خواندند حال آن که تاریخ دقیق زایش عیسا دانسته نیست و بر پایه‌ی گفته‌های انجیل، وقتی عیسا زاده شد چوپانان هنوز گله‌های خود را در دشت می‌چراندند و شاید هنوز تابستان بوده است.

مسیحیان چندین سده روز ۲۱ دسامبر را به عنوان روز زایش عیسای مسیح (Christmas) جشن می‌گرفتند تا این که پس از بازدیسی و اصلاح گاهشماری یولی (Julian) به گاهشماری گریگوری (Gregorian) در سده‌ی پانزدهم میلادی، روز زایش عیسا به ۲۵ دسامبر افتاد. البته این روز تنها در میان مسیحیان کاتولیک اروپای غربی پذیرفته شده بود وگرنه مسیحیان اَرتاکیش (orthodox) همچنان با گاهشماری یولی کار می‌کردند. امروزه در بیشتر دنیا همان ۲۵ دسامبر روز زایش مسیح دانسته می‌شود و جشن گرفته می‌شود. (البته ایرانیان ارمنی ۲۵ دسامبر را جشن نمی‌گیرند.)

در دوران پس از اسلام، ایرانیانی که مسلمان شده بودند هم چنان این شب را به عنوان شب چله جشن می‌گرفتند و نام آن را «یلدا» گذاشته بودند. باور رایج و پذیرفته آن است که این «یلدا» واژه‌ای از زبان سریانی (Syriac) است به همان معنای «میلاد» عربی و زایش پارسی و از راه ایرانیان مسیحی سریانی‌زبان به زبان پارسی نو یا دری وارد شده است اما تاریخ ورود واژه‌ی یلدا به زبان پارسی نو/دری روشن نیست. نخستین کاربرد یلدا در شعر پارسی را می‌توان در شعر عنصری، شاعر دربار محمود غزنوی و همروزگار فردوسی، دید:

چون حلقه رُبایند به نیزه، تو به نیزه --------- خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا

ایرانیان نیز این شب را شب زایش عیسا می‌دانستند و سنایی در قصیده‌ای چنین می‌گوید:
به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی‌جویی --------- که از یک چاکری عیسا چنان معروف شد یلدا

جالب آن که بر پایه‌ی این شعر، برخی به اشتباه پنداشته‌اند که یلدا نام یکی از همراهان و چاکران عیسا بوده است! حال آن که منظور سنایی تنها ارتباط یلدا با عیسا بوده است.

از سوی دیگر در کتابی خواندم که در میان مسیحیان سریانی‌زبان واژه‌ی یلدا گذشته از معنای اصلی و پایه‌ی «زایش»، معنای فلسفی و دینی مهم‌تری دارد و آن «باور به زاده شدن عیسا از خداوند» است و این که «عیسا پسر خدا است». (ن.ک. به صفحه‌ی ۱۲۲ در این کتاب)

در گفت‌وگو و نامه‌نگاری با دکتر محمد حیدری ملایری، اخترشناس برجسته‌ی ایرانی، درباره‌ی ریشه‌شناسی یلدا، نظر وی آن است که شاید این ریشه‌شناسی دقیق نباشد و تنها باوری پذیرفته شده باشد که این «یلدا»ی پارسی با آن «یلدا»ی سریانی یکی باشد. شاید این یلدا به معنای شب زایش مهر واژه‌ی پارسی (به ویژه اشکانی) باشد که به خاطر شباهت با آن یلدا یکسان پنداشته شده است. همان طور که ایشان در مقاله‌ای درباره‌ی ریشه‌شناسی «عشق» نشان داده است که این مفهوم و واژه ریشه‌ی ایرانی دارد و ریشه‌شناسی پذیرفته شده - که عشق واژه‌ای عربی است که از نام گیاه عَشَقه یا لبلاب می‌آید - پایه‌ی زبانی و تاریخی ندارد.

به نظر دکتر حیدری شاید «یلدا» واژه‌ای ایرانی باشد تشکیل شده از دو بخش «یل» و «دا». نخست به بخش دوم این واژه می‌پردازیم:‌ «دا» می‌تواند کوتاه شده‌ی «داد» باشد. یکی از معناهای «داد» در پارسی دری «زمان و دوران و عمر» است. برای نمونه در فرهنگ دهخدا این شعر از قطران تبریزی آمده است:
نوروز بر تو فرخ، و فیروز بامداد ---------- از بخت داد یابی و از داد برخوری

هم چنین در زبان لری، «همدا» به معنای «همسن و همسال» به کار می‌رود. جالب آن که در لاتین (و از پی آن، در فرانسوی و انگلیسی) date به معنای تاریخ هم از ریشه‌ی دادن است. (برای آگاهی بیشتر به درآیه‌ی date در فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک نگاه کنید که نشانی آن در نوار کناری آمده است.)

اما بخش نخست:‌ «یل» به معنای پهلوان و دلیر و جنگاور است و نمونه‌ی کاربرد آن در زبان پارسی فراوان است. این واژه در پارسی میانه هم دیده می‌شود اما پیش از آن هنوز ریشه‌اش روشن نیست. از سوی دیگر ایزد مهر خدای جنگاوران نیز بوده است.

بنابراین می‌توان پیشنهاد کرد که «یلدا» به معنای «زمان ایزد جنگاوران» یا همان شب زایش مهر باشد. البته باز تکرار می‌کنم که این تنها یک پیشنهاد و بررسی آغازین به دست دکتر حیدری ملایری (و اندکی همکاری از طرف من) است. از زبان‌شناسان و پژوهشگران نیز می‌خواهم که در این باره پژوهش کنند یا اگر پژوهشی جدی و علمی روی این واژه شده است به من خبر بدهند.

3 نظر:

ادب دوست said...

با درود به شما شهربراز گرامی
این واژه شاید از" یله" کردن آمده باشد که در دفترهای ادب پارسی گذشته تا سده ششم به فراوان یافت میشود و برابر با رها کردن و باز دادن و واگذاشتن است و شاید یلدا میخواسته بگوید پس از این شب رهایی از زمستان آغاز میشود واز شبهای بلند رها میشویم در قابوس نامه چاپ غلامحسین یوسفی ص 215 آمده است "..سخن دراز گردد و از مقصود باز مانم نا گفته نیز یله نمیتوانم کرد" و خود واژه یله شاید از هندو-اروپایی
proto Indo European "gelto/yelto" ---Old Norse "gialdo"
Modern English "yield"
آمده باشد
با امید بهروزی برایتان

ادب دوست said...

با درود دوباره
در کتاب
Encyclopaedia Perthensis
VOLUME XVII
Sect XI Philology
page 407
google book
نوشته شده است که در اینگلیسی باستان جشنی به نام" یول" داشتند که در بزرگداشت خورشید در همان هنگام یلدای خودمان یا کریسمس برگزار میکردند
که بسیار شگفت است چون دقیقا هم در واژه و هم در هنگام با هم همخوانی دارند و گفتنی است که در زبانهای کهن آریایی خورشید را
Greek "Helios"
Proto germanic "Sowul"
Welsh " haul"
که همگی در پسوند
-al/ol/aul/el
با هم همگرایی دارند
که از این رو شاید "یل"پارسی
و یا" یول" آنگلو- ساکسونی به گونه
ای به خورشید بستگی داشته باشند

shahrbaraz said...

به ادب‌دوست
درود.

با سپاس از پیام‌هایتان درباره‌ی یلدا و یول، باید بگویم که درباره‌ی ارتباط یلدا با یله و یول چیزی ننوشتم چون به گمانم تنها شباهت آوایی و ریشه‌شناسی عامیانه است. هیچ مدرک زبان‌شناختی بر ارتباط اینها پیدا نکرده‌ام.

با سپاس
شهربراز