شنبه ۵/تیر/۱۳۸۹ - ۲۶/جون/۲۰۱۰
دکتر جلال خالقی مطلق نیاز به معرفی من ندارد. او افزون بر کار سترگ ویرایش شاهنامهی فردوسی
کارهای فراوان دیگری کرده است که در اینجا به یکی از آنها اشاره میکنم.
عظمت و شکوه ایران باستان به ویژه در زمان شاهنشاهی گستردهی هخامنشیان چندان بود که در میان دیگر ملتها از جمله یونانیان کتابهای فراوانی دربارهی ایرانیان و رسمها و آیینهای آنان نگاشته شده است. در یونان به چند کتاب برمیخوریم که Persica نام دارند که به معنای «همه چیز دربارهی ایران» است. ترجمه و بازشناسی و گزارش این گونه کتابها برای پژوهش و شناخت ایران باستان بسیار سودمند و بایسته است. متاسفانه از اثرهای یونانیان دربارهی ایران تاکنون گویا تنها «تاریخ» هرودوت و «تربیت کورش» (کورشنامه) گزنفون به پارسی برگردانده شده است.
در آغاز سدهی سوم میلادی یعنی نزدیک پانصد سال پس از برافتادن هخامنشیان یک یونانیتبار به نام آثنایوس (نگارش رومی: Athenaeus یونانی: Athenaios) که در مصر زندگی میکرد و در شهر نائوکراتیس (Naukratis یا Naucratis) در نزدیکی اسکندریه زاده شده بود کتابی نوشت به نام Deipnosophistae که آن را «شام فیلسوفان» یا «بزم فرزانگان» ترجمه میکنند. در این کتاب، آثنایوس بزمی تخیلی برپا کرده و گلچینی از کتابهایی که خوانده در زمینههای مختلف را از زبان بیست و نه فرزانهی حاضر در این بزم بازگو کرده است. موضوع سخنها نیز بسیار گوناگون است و به جنبههای گوناگون فرهنگ رومی و یونانی پرداخته است. کتاب بزم فرزانگان در پانزده دفتر بوده که امروز بخشهایی از آن از میان رفته است. بر پایهی برخی شمارشها در این کتاب از ۹۰۰ اثر یونانی نام برده شده است. در لا به لای این گفتوگوها اشارههایی هم به کتابهایی است که دربارهی رسمها و آیینهای ایرانیان هخامنشی و مادها و نیز اشکانیان (پارتها) بوده است و از آنها هم تکههایی آورده است.
دکتر جلال خالقی مطلق ۷۰ بند از این اشارهها را در کتابی گرد آورده و ترجمه کرده و در پایان کتاب نیز یادداشتهای سودمند فراوانی به گزارش خود افزوده است که برای پژوهشگران در زمینهی تاریخ ایران باستان بسیار سودمند است.
نام کتاب: ایرانیّات در بزم فرزانگان (از سده دوم میلادی)
نویسنده: آثنایوس ناوکراتیس
برگردان و یادداشتها: جلال خالقی مطلق
ناشر: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی
چاپ نخست: تهران، ۱۳۸۶ خ. / ۲۰۰۷ م.
صفحه: 122
این کتاب شامل ۷ صفحه پیشگفتار، ۵۴ صفحه گزارش، ۴۳ صفحه یادداشت و ۱۶ صفحه نمایه است. اینک بخشی از پیشگفتار دکتر خالقی بر این اثر:
با بررسی این هفتاد گزارش آگاهیهای گوناگونی از زندگی مادی و معنوی ایرانیان همچون تاریخ، افسانه و اسطوره، زبان، آیینها، محصولات، واردات، صادرات، تشکیلات اداری و درباری و غیره به دست میآید که بیشتر آنها حکایت از نفوذ مادی و معنوی ایران در کشورهای دیگر دارد. برای مثال بر خوانندگان روشن میشود که ایرانیان مخترع نوعی نیمکت راحتی بودند که امروز کاناپه گفته میشود و سپس ساخت آن از ایران به کشورهای دیگر رفته است. فرش ایران از همان زمان ماد و هخامنشیان شهرت داشته و صادر میشد. یا در دربار ایران از اتباع بیگانه از جمله یونانیان میخواستند که در ایران آداب ایرانی را رعایت کنند و حتا جامهی ایرانی بپوشند. از سوی دیگر، ورود کالاهای بیگانه خوشایند آنان نبود.
نکتهی دیگری که در این کتاب و اصولا در بسیاری دیگر از آثار یونانی جلب توجه میکند این است که ایران و دربار و مردم آن همیشه حضور دارند. این حضور همیشگی را به ویژه در تالیفاتی میبینیم که تنها و یا بیشتر به ایران پرداخته بودند. ....
به هر روی، در یونان همیشه گروهی از دانشمندان و فرمانروایان بودند که برای آنها زندگی ایرانی شیوهی دلخواهتری به شمار میرفت. البته این گروه همیشه در اقلیت بودند. ولی میان آنان همیشه در این باره گفتوگو و بحث بود و گاه کار بدانجا میکشید که پیروان ایران میهن خود را ترک میکردند یا رانده میشدند و گاه به ایران پناه میآوردند. گاه نیز به جرم خیانت محکوم و کشته میشدند.
یکی دیگر از رسمهای ایرانیان که امروزه در جهان رایج شده است خوراکهای چندبخشی (multi-course meal) است یعنی پیشخوراک، خوراک، پسخوراک و نوشیدنی و ... این هم یکی دو نمونه از متن کتاب:
چنانکه هرودوت در کتاب نخستین اثر خود مینویسد، آب آشامیدنی پادشاه ایران را از رود خواسپ (Choaspes) که در نزدیکی شوش جریان دارد میآوردند. پس از آن که آب را میجوشاندند آن را در کوزههای نقرهای میریختند و کوزهها را بر گاریهای استری حمل میکردند. کتزیاس (Ktesias) نیز گزارش کرده است که این آب جوشانده که آن را در کوزههای نقرهای برای شاه بزرگ میبرند روشنترین و خوشگوارترین آبها است. (ص ۱۰)
دوریس (Duris) در کتاب [=دفتر] هفتم تاریخ مینویسد: «تنها در یکی از جشنهای ایرانیان، یعنی جشن میترا، پادشاه مست میکند و رقص ایرانی میکند. ولی در سراسر آسیای کوچک هیچ کس در آن روز نمیرقصد. ایرانیان رقص را مانند اسبسواری میآموزند و معتقدند که این جنبش تمرین خوبی برای پرورش تن است.» (ص ۳۱)
دینُن در کتاب پرسیکا مینویسد: «هر میوهای که در قلمرو شاه بزرگ به دست میآید نوبر آن روی میز پادشاه دیده میشود. خشیارشا معتقد بود که شاهان ایران هیچ خوردنی و نوشیدنی غیرایرانی را نباید بخورند و این دستور او پس از او نیز عملا گونهای قانون شده بود. یک بار که یکی از خواجگان برای پسخوراک (دسر) پادشاه در خوان او انجیرِ خشکِ آتیکا (Attica) را گذاشته بود پادشاه از او پرسید که آن انجیر از کجا آمده است. و چون شنید که میوهی آتن است ورود آن را به بازار قدغن کرد تا خود او امکان کشت آن را در خود کشور پیدا کند.» (ص ۶۰)
نگاهی به امروز خود بیاندازیم که مصرف کالاهای ایرانی برایمان عار است و به داشتن فرآوردههای بیگانگان در خانههایمان به هم فخر میفروشیم و بازارهایمان پر شده است از کالاهای بنجل و مرغوب دیگران و به دست خود تولیدکنندگان زحمتکش کشورمان را به ورشکستگی و نابودی میکشانیم. مسئولان کشور نیز آیا این گونه رفتار میکنند؟ به این نوشتهی آقای رضا مرادی غیاثآبادی نگاه کنید و ببینید چه گونه این رفتارهای فاسد شهرنشینان روستاها را نیز آلوده کرده است و «میکُشد هر چه اصالت باقی است».
4 نظر:
درود، نوشتار نغز و خواندنیای بود. ولی دیدگاه شخصی شا دربارهٔ ترکیب "ایرانیات" چیست؟
با درود به شهر براز عزيز به نظر من ات) جمع بر سر واژه ي ايران اشتباه) روشن و واضحيست البته ارزش اين كار بزرگ بسيار است
در ضمن شما در پيوند من قرار گرفتيد ناديده گرفت
درود بر آریوبرزن و بابک
درباره ی ترکیب «ایرانیّات» به نظر من بر قیاس «پهلویات» یا «فهلویات» ساخته شده است.
من هم دوستتر می داشتم که ترکیب دیگری به کار می رفت شاید ایرانیگان که از افزودن پسوند نسبی «-ایگ» به «ایران» به دست می آید.
با سپاس
شهربراز
ایران به عنوان یک سرزمین گرم و خشک همیشه برای مردم اش دردسر آفرین بوده است. اما ایرانیان با نگاهی ریزبینانه تلاش داشته اند تا بتوانند با بهره گیری از امکانات موجود با این طبیعت تحمیلی دست و پنجه نرم کنند. یکی از این نخستین ترفندهای اصولی و کارآمد ایرانیان برای کنار آمدن با طبیعت، ساخت کوزه های سفالی برای نگه داری آب خنک و گوارا بوده است. انسان هوشمند در هزاره های گذشته به خاصیت سفال در کوزه گری پی برد و توانست از فرآیند تبخیر آب خنک را برای خود فراهم آورد. آب خنکی که هر سال با شکستن کوزه ای کهنه ارمغان آفرین فصل تازه آغازِ گرما بود.
ادامه نوشتار: «فرایند گرماگیر تبخیر در کوزه های سفالی» http://nikoosegal.blogspot.com
Post a Comment