Friday, October 19, 2012

دستگاه‌های سنجش سنتی - درازا

آدینه ٢٨/مهر/١٣٩١ - ١٩/اکتبر/٢٠١٢

می‌دانیم که دستگاه سنجش متریک از سده‌ی هژدهم میلادی پدید آمده است و برای درازا و زمان و جرم واحدهای دقیق علمی تعریف شد. پیش از آن از واحدهای «طبیعی» استفاده می‌شد و یکی از دلیل‌های طرفداران دستگاه سنجش «امپراتوری» (Imperial) یا «بریتانیایی» - که هنوز در امریکا و بریتانیا به کار می‌رود - همین «طبیعی» بودن آن است.

در دستگاه سنتی بریتانیایی از یکاهای زیر برای اندازه‌گیری درازا استفاده می‌شود:

انگشت (finger): یک شانزدهم پا (foot)
اینچ (inch): برابر ٢.۵۴ سانتی‌متر. ریشه‌ی آن از uncial در لاتین به معنای «یک دوازدهم» است و با اونس (ounce) همریشه است. زیرا اینچ یک دوازدهم پا است و اونس هم یک دوازدهم لیتر رومی بوده است. (در فرانسوی به جای اینچ از pouce به معنای «شست» استفاده می‌کنند)
پا یا فوت: هر فوت دوازده اینچ است = ٣٠ سانتی‌متر
کابیت (cubit): از سر انگشت تا آرنج = ١.۵ پا = ١٨ اینچ = ۴۵ سانتی متر
یارد: فاصله‌ی سر انگشت تا میان سینه وقتی دست را باز کنیم = ٣ پا = ٣۶ اینچ = ٩٠ سانتی‌متر
ال (ell) به معنای بازو: فاصله‌ی سر انگشت تا شانه‌ی دیگر وقتی دست را باز کنیم = ۴۵ اینچ = ١١۴ سانتی‌متر
مایل (mile): از لاتین به معنای «هزار» است یعنی هزار گام. برابر ۵ هزار پای رومی = ١۴٨٠ متر

‫ما هم در دستگاه سنجش خود در زبان فارسی از واحدهای همانندی استفاده می‌کنیم:

‫وجب
جو = یک ششم انگشت = ٠.٧ سانتی‌متر
انگشت = ۴.٣٣ سانتی‌متر
بهر = نیم گره = ١.۶٢ سانتی‌متر
گره = ٣.٢۵ سانتی‌متر
گز = ٢۴ انگشت = ٣٢ گره = ١٠۴ سانتی‌متر‬
(مثلی هم هست که می‌گوید: دو بار گز کن یه بار ببُر). «گز» را در زبان عربی «ذراع» یا «ذرع» می‌گویند و همین واژه در زبان پارسی هم به کار می‌رفته است.
اَرش (arsh): فاصله‌ی بین دو انگشت بزرگ وقتی دست‌ها را از دو طرف باز کنیم. تعریف دیگر «اَرش» را فاصله‌ی آرنج تا سر انگشت بزرگ‬ نوشته‌اند که با تعریف نخست خیلی فرق دارد.
میل = ٢٠٠٠ گز = ٢ کیلومتر.
فرسنگ = ٣ میل = ۶ کیلومتر (فرسنگ در پارسی کهن parsang بوده است و در عربی «فرسخ» شده است و به همین شکل باز وارد زبان پارسی شده است.)

باید توجه داشت که این سنجه‌ها چون بر پایه‌ی انسان‌ها تعریف می‌شده به اندازه‌ی متوسط مردم بالغ آن جامعه بستگی داشته است.

البته این تنها یک بررسی مقدماتی است. درباره‌ی یکاهای وزن و زمان هم به زودی خواهم نوشت.

5 نظر:

SuperSensible said...

ممنون و خسته نباشید مفید بود

Anonymous said...

چه اهمیتی دارد گز در عربی چه میشود؟
جوری القا می کنید که انگار ما باید عربی چیز ها را بدانیم!

Anonymous said...

neveshtid ke :

gaz = 104 cm
va
mil = 4000 gaz = 2 km

ya tarif e gaz eshtebah e inja ya mil.
chon ba in hesab mil = 4000 x 1.04m ke bishtar az 2 km hast.

shahrbaraz said...

به بینام نخست
نه. منظورم این نبود که باید عربی بدانید. ولی خواهی-نخواهی در گذشته واژه های عربی زیادی در نوشتارهای فارسی به کار می رفته است از جمله همین ذرع/ذراع و برای درک آن نوشتارها دانستن این گونه واژه ها لازم است.

پیروز باشید
شهربراز

shahrbaraz said...

به بینام دوم

درست می گویید. اگر میل چهار هزار گز باشد بیش از چهار کیلومتر خواهد بود. اما از آنجا که این یکانها (واحدها) استانده (استاندارد) نبودند در هر جایی یک تعریفی داشته اند. در متن هم افزودم.

با سپاس
شهربراز