Tuesday, November 20, 2007

اسدی توسی

سه‌شنبه ٢٩/آبان/١٣٨۶ - ٢٠/نوامبر/٢٠٠٧

«ابومنصور احمد پسر علی» معروف به «اسدی توسی» از شاعران و ادیبان ایرانی سده‌ی پنجم است. وی در شهر توس زاده و بزرگ شد. در سال ۴۵۸ ق/ ۴۴۵ خ. کتاب «گرشاسپ‌نامه» را سرود که داستان گرشاسپ از پهلوانان ایران باستان است. وی سپس به سمت غرب کوچید و به آذربایگان رفت و در آنجا ماندگار شد. وی در سال ۴۶۵ ق / ۴۵۲ خ. در تبریز درگذشت و آرامگاهش در مقبره الشعرای تبریز است.

می‌دانیم که زبان پدیده‌ای پویا و وابسته به محیط است. حتا در محله‌های مختلف یک شهر نیز اصطلاح‌های متفاوتی به کار می‌رود که همه‌ی مردم آن شهر با آن آشنا نیستند. از این رو طبیعی است که در سده‌ی پنجم شاعران و سخنوران شرق و خراسان واژه‌هایی داشتند که در غرب ایران و آذربایگان شناخته نبود. نمونه‌ی این داستان را در سفرنامه‌ی «ناصر خسرو بلخی» می‌بینیم وقتی می‌گوید در تبریز شاعری به نام «قطران تبریزی» کتاب شاعران خراسان را پیش او می‌آورد و واژه‌های ناشناخته را از او می‌پرسد. برخی (به ویژه پان‌ترک‌گرایان) این موضوع ساده را به این صورت تفسیر کرده‌اند که قطران شاعری «تورک» بوده و پارسی نمی‌دانسته است. بگذریم.

به همین خاطر «اسدی توسی» در حدود ٤٥٨ ه.ق./٤٤٥ خ. فرهنگ یا واژه‌نامه‌ای نوشت به نام «لغت فُرس» تا چامه‌سرایان غرب ایران در آذربایگان و اران (جمهوری آذربایجان امروز) بتوانند معنای برخی واژه‌های پارسی دری و گویش‌های دیگر خراسان و فرارود (ماوراءالنهر) مانند سُغدی و خوارزمی را که در زبان شعر و ادب ایران به کار می‌رفت، دریابند.

اسدی در تألیف این کتاب خدمتی شایانی به زبان پارسی کرده و علاوه بر ضبط و تعریف واژه‌ها، به ذکر نام و شعرهای پیش‌گامانی مانند «ابوشکور بلخی»، «شهید بلخی» و «رودکی سمرقندی» نیز پرداخته است. واژه‌نامه‌ی اسدی به جهت دقت و صحت تفسیر، بهترین واژه‌نامه و نیز قدیمی‌ترین فرهنگ موجود در زبان پارسی است.

نیز نگاه کنید به گردشی در گرشاسپ‌نامه نوشته‌ی دکتر جلال خالقی مطلق.

0 نظر: