آدینه ۲۸/تیر/۱۳۹۲ – ۱۹/جولای/۲۰۱۳
الف)
«پیک» پارسی از padika در اوستایی آمده است - که صفت «پَد» یا همان «پای» است - به معنای «کسی که پیامی را با پای [پیاده] میرساند». «پَد» اوستایی در پارسی «پای» و در سُغدی «پَذ» (مانند چِرپَذ = چهارپای) است و با pos و podos در یونانی و pes و pedis در لاتین هممعنا و همریشه است. در زبان انگلیسی واژهی pedal به معنای «پایی» و pedestrian به معنای «پیاده» و در زبان فرانسوی pieton به همان معنا از pedis لاتین گرفته شدهاند. در زبان انگلیسی به مُهرهی پیادهی شطرنج هم pawn میگویند که از همین ریشهی لاتین گرفته شده است (لاتین pedonem = سرباز پیاده، فرانسوی کهن: peon و انگلیسی: pawn).
برابر پیشنهاد برخی برای email انگلیسی «پیک الکترونیک» یا «پیک برقی» یا مانند آن است. اما باید یادآور شوم که «پیک» به معنای «رسانندهی نامه و پیغام» است نه خود «نامه و پیغام» حال آن که email پیغام یا نامهای است که از راه الکترونیکی رسانده میشود. ضمن آن که «برقی» برابر electric است نه electronic. در ادبیات پارسی «پیک درگاه» به معنای «جبراییل» و «پیک رب» به معنای «عزراییل» اشاره به «رساننده» دارند نه به پیغام. همان طور که امروزه اصطلاح «پیک موتوری» به کسانی گفته میشود که با چرخ موتوری (موتور سیکلت) پیغامها و بستهها را میرسانند. در عربی هم به email انگلیسی «برید الکترونی» گفته میشود که باز همین مشکل را دارد زیرا «برید» رسانندهی پیغام است نه خود پیغام. برابر پیشنهادی فرهنگستان برای email انگلیسی «رایانامه» است اما به نظر من این برابر به معنای computer mail است نه electronic mail. برای همین باید برابر دقیقتری یافت.
ب)
معنای دوم «پیک» که در بادهگساری به کار میرود در اصل از واژهی انگلیسی peg گرفته شده است که به معنای «اندکی نوشیدنی الکلی» است و گویا با معنای دیگر peg به معنای «گِرده، صفحهی گرد، میلهی اندازهگیری» و نیز با Pegel در آلمانی به معنای «سنجه و میلهی اندازهگیری» همریشه است. به گمان این واژهی پیک از راه زبان هندی وارد زبان پارسی شده است.
پ)
اما پیک (pik) که نام خالی در ورقبازی است از واژهی pique در زبان فرانسوی آمده است و در زبان انگلیسی بدان spade میگویند که به معنای «سرنیزه» است. معنای دیگر spade «بیل» است که همان مفهوم «ابزاری با لبهی پهن» را دارد. ریشهی این واژه در پوروا-هندواروپایی *spe- است که شاید با bel در پارسی میانه (پهلوی) و «بیل» در پارسی نو/دری یکی باشد.
شاید همان گونه که سه خال دیگر ورقبازی نامهای پارسی دارند (گشنیز، دل، خشت) میشد به جای «پیک» فرانسوی، از «نیزه/سرنیزه» یا «بیل» استفاده کرد. («خاج» وامواژهای از زبان ارمنی و به معنای «چلیپا» یا «صلیب» است. نام این خالها در زبان انگلیسی عبارت اند از: خاج/گشنیز = club، دل = heart، خشت = diamond و پیک = spade)
Friday, July 19, 2013
واژهشناسی: پیک و پیک
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
8:27 PM |
پيوند دایمی
1 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی ریشهشناسی , زبان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 نظر:
سلام
واژه ی "دُرُشیدن" به معنای لرزیدن در شهرضا واژه ای رایج است و مثلاً جمله ی «دارم از سرما می دُرُشم» به معنای «دارم از سرما می لرزم» جمله ای کاملا آشنا برای شهرضایی هاست. به نظر می رسد که فعل "دُرُشیدن" که شهرضایی ها به کار می برند همان فعل "درفشیدن" باشد که شما می گویید.
Post a Comment