چهارشنبه ۲۱/فروردین/۱۳۹۲ - ۱۰/اپریل/۲۰۱۳
جانوری که امروزه در زبان پارسی به نام «زالو» شناخته میشود در پارسی میانه «زَلوگ» (zalūg) بوده است. زلوگ در فرهنگهای زبان پارسی به صورتهای زیر درآمده است: زَلوگ، زَلُگ، زَلوک، زَلو، جَلو (تبدیل ز به ج)، زَرو (تبدیل ل به ر). زَلو در زبان رسمی به صورت «زالو» و در گویش خراسانی به صورت «زولو» درآمده است. «زلوک» را «شَلوک» هم نوشتهاند که به صورت «شَلُک» کوتاه شده است.
نام دیگر زالو در پارسی میانه «دیوُک» (dēwōk) بوده است که در فرهنگهای پارسی هم آمده است. اما گویا آن را با «دیوَک» (dēwak) اشتباه گرفته و گونهی دیگر آن را «دیوچه» نوشتهاند.
سگ نِه ای، بر استخوان چون عاشقی؟! ------------ دیوچهوار از چه بر خون عاشقی؟! (مولانای بلخی)در فرهنگهای پارسی نامهای دیگر زالو را چنین نوشتهاند که ریشهی آنها را نیافتهام:
- غَلفَج یا غَلفَچ
چون ز لب بوسم نمیبخشی بُتا ------------ همچو غلفچ نیش بر جانم مزن!- دُشتی
مرو زین خانه، ای مجنون! که کردی خون ز هجران خون ---------- چو دُشتی را فرو بردی، عجائب نیست خون رفتن (مولانا بلخی)- خِرِسته: به احتمال زیاد این واژه از «خرَفستَر» (xrafstar) در زبان اوستایی به معنای «جانور موذی» گرفته شده است.
- مَکِل: شاید این واژه از فعل «مکیدن» گرفته شده باشد.
- دَرَن
در زبان عربی به زالو «عَلَق» میگویند. در زبان ترکی استانبولی بدان «سولوک» (sülük) میگویند که به نظر میرسد از «زلوگ» به ویژه با گویش خراسانی «زولوگ» وام گرفته شده باشد. در زبان انگلیسی به زالو leech میگویند که ریشهی دقیق آن دانسته نیست. در زبان فرانسوی بدان sangsue، در ایتالیایی sanguisuga و در اسپانیایی sanguijuela گفته میشود که بخش نخست هر سه از لاتین به معنای «خون» آمده است و بخش دوم هم از فعل sorbere لاتین به معنای «مکیدن» گرفته شده است. در زبان هلندی بدان bloedzuiger میگویند که همان bloodsucker انگلیسی و به معنای «خون آشام» است. نام علمی زالو Hirudinea است که از فعل «مکیدن» لاتین آمده است.
پینوشت:
به نظر دکتر محمد حیدری ملایری، ریشهی پوروا-ایرانی «زالو» به صورت -uz-hrab* بوده است که از دو بخش uz به معنای «بیرون» و -hrab* به معنای «مکیدن» و همریشه با فعل لاتین به کار رفته در نام علمی زالو (Hirudinea) است.
0 نظر:
Post a Comment