چهارشنبه ٢٨/اسفند/١٣٩٢ - ١٩/مارچ/٢٠١۴
دوست عزیز «رفیق فردوسی» به تازگی کتابی برایم فرستاد با مشخصات زیر:
نام کتاب: «نامهی ارسطوطالیس دربارهی هنر شعر. از یونانی به فارسی گردانیدهی سهیل افنان».
نویسنده: سهیل افنان
سال: ١٩۴٨ م. / ١٣٢٧ خ.
ناشر: لوزاک و همکاران (Luzac and Co)، لندن
صفحه: ٢٣٧
برایم جالب بود که مترجمی در سال ١٩۴٨ م. / ١٣٢٧ خ. پس از نزدیک ٢٣٠٠ سال کتاب ارسطو را از یونانی مستقیم به پارسی برگردانده است و در لندن آن را به چاپ رسانده است. اما پیشگفتار و دیباچهی کتاب بیشتر توجهام را به خود جلب کرد و در سطر سطر آن عشق و علاقهی نویسنده به تاریخ و فرهنگ ایران و زبان پارسی آشکار بود.
فهرست گنجاندههای کتاب چنین است:
پیشگفتار
بخش نخست: دیباچه
١- دانش یونانی در ایران زمین
٢- ارسطو نزد دانشمندان اسلامی
٣- ترجمههای سوریانی و عربی «نامهی شعر»
۴- گزارشنامههای فارابی و ابن سینا و ابن رشد
۵- تاریخ «نامهی شعر»
بخش دوم: نامهی شعر ارسطو
١- در ترتیب نامهی شعر
٢- مُلَخص نامه
٣- ترجمهی فارسی نامه و متن یونانی
بخش سوم: گزارشنامه
١- گزارشنامه
٢- فهرست اصطلاحات نامه
٣- فهرست کتابها
۴- فهرست نامها
دیباچهی هشتاد صفحهای کتاب بسیار دانشورانه و پژوهشگرانه بود و پر بود از آگاهیهای مهم تاریخی دربارهی ایران باستان و دانش در دوران پیش از اسلام و در زمان ورود اسلام و نیز جنبش ترجمه در سدههای نخست اسلامی.
بخش دوم هفتاد صفحه و شامل معرفی کتاب و متن یونانی و ترجمهی پارسی آن است. متن یونانی ویراستهی آگوستو روستانی (Augusto Rostagni) ایتالیایی است.
بخش سوم هم هشتاد صفحه است و گزارشنامه یا تفسیر و شرح ترجمه است.
از این رو علاقهمند شدم که بیشتر دربارهی نویسنده بدانم. متاسفانه آگاهی چندانی دربارهی او در جایی پیدا نکردم. از این رو به جستوجوی بیشتر پرداختم.
آثار و کتابهای سهیل افنان
نخست با جستوجو در کتابخانههای معتبر جهانی، و نیز کتابخانهی ملی ایران، فهرست کتابها و آثار دیگر وی را یافتم:
۱- مقالهی «شرح ابن سینا بر ارسطو» در مجلهی «انجمن سلطنتی بریتانیای بزرگ و ایرلند برای پژوهشهای آسیایی»
The Commentary of Avicenna on Aristotle
Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland, n2 (Dec., 1947): 188-190
سال ١٩۴٧ م. / ۱۳۲۶ خ.
زبان: انگلیسی
صفحه: ٣
٢- کتاب «نامهی ارسطوطالیس دربارهی هنر شعر»
برگردانده از یونانی به فارسی
زبان: پارسی
سال ١٩۴٨
ناشر: لوزاک و همکاران (Luzac & Co)، لندن، انگلستان
صفحه: ٢٣۶
٣- ایرانیان - ترَگودیا (tragedy) ائسخیلوس. ترجمه از یونانی به فارسی
سال: ١٩۵٢
زبان: پارسی
ناشر: Librairie D'Amerique et D'Orient، پاریس
صفحه: ١١١
۴- مقالهی «برخی تَرم (اصطلاح)های فلسفی عربی و پارسی»
Some Arabic and Persian Terms of Philosophy
سال ۱۹۵۷ م. / ۱۳۳۶ خ.
Oriens, v10 n1 (Jul. 31, 1957): 71-76
صفحه: ۵
۵- «زندگی و آثار ابن سینا»
Avicenna : his life and works
سال: ۱۹۵۸ م. / ۱۳۳۷ خ.
زبان: انگلیسی
ناشر: (George Allen & Unwin Ltd)، لندن، انگلستان
صفحه: ۲۹۸
۶- واژگان فلسفی در پارسی و عربی
Philosophical terminology in Arabic and Persian
سال: ۱۹۶۴ م. / ۱۳۴۳ خ.
زبان: انگلیسی
ناشر: بریل (E.J. Brill)، لایدن، هلند
۷- واژهنامهی فلسفی: یونانی-عربی-پارسی-پهلوی-انگلیسی-لاتین
سال: ۱۹۶۹ م. / ۱۳۴۸ خ.
زبان: پارسی
ناشر: دار المشرق، بیروت، لبنان
صفحه: ۱۲۴
۸- در پی خوشی
سال: ۱۹۷۱ م. / ۱۳۵۰ ح.
ناشر: بیروت.
صفحه: ۱۶۳
۹- پژوهشهای پارسی دربارهی زبان پارسی دری
Persian studies concerning Darī Persian
سال: ۱۹۷۳ م. / ۱۳۵۲ خ.
زبان: انگلیسی
صفحه: ۱۶۰
۱۰- دانش یونانی در ایران زمین
سال: ؟؟؟؟
ناشر: ؟؟؟؟
صفحه: ؟؟؟
برخی از کتابهای بالا در سالهای اخیر در ایران بازچاپ یا ترجمه شدهاند:
- واژهنامهی فلسفی: فارسی - عربی - انگلیسی - فرانسه - پهلوی - یونانی - لاتین
ناشر: حکمت
سال: ۱۳۶۲ خ.
صفحه: ۳۲۸
- پیدایش اصطلاحات فلسفی در عربی و فارسی
مترجم: محمد فیروزکوهی، ویراستار: اصغر پوربهرامی
ناشر: حکمت
سال: خرداد ۱۳۹۰ خ.
- افق زندگی و اندیشههای ابنسینا
مترجم: مرضیه سلیمانی
ناشر: علم
سال: بهمن ۱۳۹۱ خ.
- دربارهی هنر شعر
ناشر: حکمت
سال: دی ۱۳۹۲ خ.
زندگی سهیل افنان
خانم مرضیه سلیمانی، مترجم کتاب «زندگی و آثار ابن سینا»، در
گفتوگو دربارهی معرفی کتاب، گفته است:
سلیمانی دربارهی نظر مساعد و همدلانه محسن افنان به عنوان یک عرب به ابن سینا گفت: مادر وی ایرانی و پدرش لبنانی است. محسن افنان به زبان فارسی تسلط کامل دارد و کتابهایی را هم به فارسی نوشته و ترجمه کرده است. وی همچنین در دانشگاه کمبریج مشغول تدریس بود.
منظورش را از «نظر مساعد و همدلانه» را نفهمیدم. گویا وی خبر نداشته که سهیل افنان ایرانی بوده و کتاب ارسطو را از یونانی به پارسی برگردانده است.
هم چنین به مقالهی دیگری از خانم دکتر حمیرا زمردی برخوردم که وی هم سهیل افنان را نویسندهای عرب دانسته بود!
سهیل محسن افنان که خود از اعراب بوده و نَسب جد مادریش به ایرانیان میرسد، میگوید: «پس از حملهی اسکندر برخی از این کتب توسط عدهای از ایرانیان نگهداری میشده و یکی از آنان با فرار کردن به جزایر دور دست توانست از دست اسکندر جان سالم به در ببرد و پس از مرگ اسکندر بخشی از این آثار به رشتهی تحریر درآمد و بخشی نیز در دورهی اسلامی از زبان اوستایی به فارسی دری یا عربی ترجمه شد»
(خاستگاه: «پیشینهی تحولات و دگردیسی فرهنگی آثار مکتوب پیش از اسلام»، دکتر حمیرا زمردی، دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران، در پژوهشهای ایرانشناسی، سال اول، شمارهی اول، پاییز و زمستان 1390)
از آنجا که خاستگاه این جمله در کتاب «پیدایش اصطلاحات فلسفی در عربی و فارسی» نوشتهی سهیل افنان و ترجمهی محمد فیروزکوهی است، به نظر میرسد که محمد فیروزکوهی هم در ترجمهاش سهیل افنان را عرب دانسته است.
پس از جستوجوی بیشتر دربارهی زندگینامهی سهیل افنان، به مقالهای در دانشنامهی ایرانیکا دربارهی خاندان «افنان» رسیدم و دریافتم که این خاندان بیشتر بهایی اند. اما این مقالهی ایرانیکا هم نامی از سهیل افنان نبرده بود.
پس از جستوجو در بخش «کتابهای گوگل» دریافتم که سهیل افنان فرزند میرزا محسن افنان (زاده: ١٨۶٣ م./ ١٢۴٢ خ.؛ مرگ: ١٩٢٧ م./١٣٠۶ خ.) و طوبا خانم (زاده: ١٨٨٠ م. / ١٢۵٩ خ. - مرگ: ١٩۵٩ م./١٣٣٨ خ) بوده است. میرزا محسن افنان اهل شیراز بوده است و در سال ١٨٩٩ م. / ١٢٧٨ خ. از یزد به عکا (Acre) در فلسطین رفت و با طوبا خانم ازدواج کرد. طوبا خانم دختر عبدالبها و منیره خانم بوده و عبدالبها فرزند بهاءالله بنیانگذار بهاییت بود. بنابراین، سهیل افنان نوهی دختری عبدالبها و نبیرهی بهاءالله بوده است.
بر پایهی این کتابها (و نیز ویکیپدیا) منیره خانم، مادر بزرگ سهیل، هم از بهاییان اصفهان بوده است. عبدالبها و منیره خانم در شهر عکا (Acre) در فلسطین ازدواج کردند و طوبا خانم هم در همانجا زاده شد. عبدالبها و منیره خانم چهار دختر داشتند: ضیاییه، طوبا، روحا، منور. ضیاییه همسر میرزا هادی شیرازی شد و پنج فرزند داشت: شوقی افندی، حسین، ریاض، روح انگیز و مهرانگیز. عبدالبها جانشین بهاءالله شد و پس از وی هم شوقی افندی نوهی وی جانشینش شد.
طوبا خانم چهار فرزند داشت: روحی، ثریا، سهیل، فواد. روحی افنان در سال ١٨٩٩ م./ ١٢٧٨ خ. زاده شد و در سال ١٩٧١ م./ ١٣۵٠ خ. درگذشت. از آنجا که سهیل فرزند سوم بوده است، احتمالا در سال ١٩٠٣ م. / ١٢٨٢ خ. زاده شده است. به احتمال زیاد سهیل افنان هم در همان شهر عکا زاده شده است. فواد، فرزند آخر خانواده در سال ١٩١٧ م./ ١٢٩۶ خ. زاده شد و در دانشگاه امریکایی بیروت درس خواند و برای ادامه تحصیل در سال ١٩٣٨ به دانشسرای سلطنتی (Imperial College) لندن در انگلستان رفت. و در سال ۱۹۴۱ م./ ۱۳۲۰ خ. در حملهی هوایی در شهر لندن انگستان در طی جنگ جهانی دوم کشته شد. سهیل افنان کتاب «نامهی ارسطوطالیس دربارهی شعر» را به «برادر پاک روانم، فوادِ محسن افنان» تقدیم شده است. امروزه در دانشگاه امریکایی بیروت، بورس تحصیلی به یادبود «فواد محسن افنان» به دانشجویان داده میشود.
بنابراین، خانوادهی سهیل افنان و خودش ایرانی و ایرانی تبار بودند، هر چند در لبنان و فلسطین زندگی میکردند. شاید همین ارتباط خانوادگی باعث «سکوت رادیویی» دربارهی سهیل افنان شده است و مترجمان اثر او ترجیح دادهاند او را «لبنانی» و «عرب» معرفی کنند! شاید هم چون وی نام خود را به سبک قدیم ایرانی «سهیلِ محسن افنان» مینوشته یعنی سهیل پسر محسن افنان، برخی او را عرب پنداشتهاند.
در این عکس که در سال ١٩٢٠ م. / ۱۲۹۹ خ. گرفته شده است سهیل افنان در ردیف آخر با شمارهی ٧ دیده میشود و جوانی است نزدیک ١٧ ساله.
خانوادهی عبدالبها در شهر حیفا، سال ۱۹۲۰ م. / ۱۲۹۹ خ.
شماره ۸، در ردیف نخست: میرزا محسن شیرازی افنان - پدر سهیل افنان
شماره ۶، در ردیف آخر: روحی افنان برادر بزرگتر سهیل افنان
شماره ۷، در ردیف آخر: سهیل افنان
شماره ۲، در ردیف نخست: فواد افنان، برادر کوچکتر سهیل افنان (زاده: ۱۹۱۷ م. / ۱۲۹۶ خ.)
سهیل افنان مدتی منشی پسر خالهی خود شوقی افندی بود. اما به دلیلهایی با هم اختلاف پیدا کردند و سهیل افنان از جامعهی بهاییان رانده شد.
گویا سهیل افنان در دههی ۱۹۴۰ م. / ۱۳۲۰ خ. به دانشگاه کمبریج رفت و در سال ۱۹۵۸ م. / ۱۳۳۷ خ. دکتری خود را در زمینهی فلسفهی اسلامی دریافت کرد. پایاننامهی دکتری او همان کتاب «زندگی و آثار ابن سینا» بود. از آثار سهیل افنان هم روشن است که به زبانهای پارسی و عربی و انگلیسی و یونانی و فرانسوی تسلط کامل داشته است. هم چنین زبان لاتین و فرانسوی و پارسی میانه (پهلوی) هم میدانسته است.
آن طور که از نوشتههای سهیل افنان برمیآید، مدتی در استانبول بوده است (به ویژه در سال ۱۹۶۳ م. / ۱۳۴۲ خ.) و کتابهای دستنویس خطی دربارهی فلسفه را بررسی میکرده است و در کارهای خود به کتابهای دستنوشتهی بسیاری در کتابخانههای گوناگون استانبول اشاره کرده است. آخرین اثر او گویا همان «پژوهشهای پارسی دربارهی زبان پارسی دری» است که در سال ۱۹۷۳ م. / ۱۳۵۲ خ. منتشر شده است. پس از این سال دیگر کتاب و مقالهای از وی نیافتم.
وی در سال ۱۹۷۳ م. / ۱۳۵۲ خ. نیز همچنان زنده بوده است زیرا حامد اَلگار (Hamed Algar) در پیشگفتار کتاب خود با نام «میرزا ملکم خان: پژوهشی دربارهی تاریخ نوینگرایی در ایران» از «دکتر سهیل افنان» سپاسگزاری کرده که این موضوع پژوهشی را به وی پیشنهاد کرده است.
Mīrzā Malkum Khān: A Study in the History of Iranian Modernism
Hamid Algar
University of California Press, Jan 1, 1973 - Iran - 327 pages
بنابراین، سهیل افنان از یک سو از جامعهی بهاییان رانده شده بود و از سوی دیگر در میان ایرانیان به خاطر پیوند خانوادگی با بنیادگزار بهاییت، ترجیح داده میشود که او عرب و لبنانی باشد. به نظر من، باید به آثار سهیل افنان به خاطر آنچه گفته شده است و نه به خاطر آن که گفته است توجه بیشتری کرد. در جستارهای بعدی بیشتر به مقالهها و کتابهای سهیل افنان خواهم پرداخت.