شنبه ۳۰/مهر/۱۳۹۰ - ۲۲/اکتبر/۲۰۱۱
تَنگلوشا (Tangalusha) نام نویسندهای یونانی بوده که در پایان سدهی یکم پ.د.م. (پیش از دوران مشترک) و آغاز سدهی یکم د.م. زندگی میکرده است و نام یونانیاش Teucros (تویکروس) بوده است. نام او را با خط لاتین به صورتهای دیگری هم مینویسند: Teukros یا Teucres. و گونههای دیگر این نام در نوشتارهای دوران اسلامی عبارتند از: طینکروس (Tinkarus)، طینکلوس (Tinkalus)، طنقروس، تَنکَلوشا (Tankalusha) و تِنکِلوشا (Tenkelusha). در بیشتر نوشتارهای پارسی تنگلوشا نام کتاب دانسته شده است نه نام نویسنده. برای نمونه در فرهنگ برهان قاطع چنین آمده است:
تنگلوشا: کتاب و صفحهی «لوشا»ی حکیم باشد، چه «تنگ» به معنی صفحه و «لوشا» نام حکیمی است رومی و بعضی گویند بابلی بوده و او صاحب علم کیمیا و سیمیا و اکسیر است و در صنایع و بدایع نقاشی و مصوِّری ثانی ِ مانی بوده است، چنان که کتاب مانی را «ارتنگ» میخوانند کتاب او را «تنگ» میگویند.
بعضی گفتهاند تنگلوشا و ارتنگ نام دو کتاب است. و نام علمخانهی رومیان هم هست در نقاشی و صورتگری، و با ثانی مثلثه هم آمده است.
یا در فرهنگ رشیدی چنین آمده است:
تنگلوشا: کتابی که «لوشا»ی حکیم صورتها و نقشها و اسلیمی خطاییها و گرهبندیها و سایر صنایع و بدایع تصویر و نقاشی که خود اختراع کرده بود در آن ثبت نمود، و این کتاب در برابر «ارتنگ» مانی است و همچنان که مانی سرآمد نقاشان چین بوده، او سرآمد مصوِّران روم بوده و کارنامهی نقاشان چین را «ارتنگ» و کارنامهی نقاشان روم را «تنگ» نامند.
اما در فرهنگ انجمن آرا تنگلوشا نام نویسنده دانسته شده و زمانش هم به دوران ضحاک برده شده است!
بعضی آن را از اهل روم دانستهاند و چنان نیست، اصح آن که تنگ لوش از اهل بابل و معاصر ضحاک و بر ملت صابئین و صاحب کتاب «وجوه و حدود» بوده است.
دکتر حیدری ملایری یادآور شدند که کارلو آلفونسو نلّینو (Carlo Alfonso Nallino)، خاورشناس ایتالیایی (درگذشته به سال ۱۹۳۸ م./۱۳۱۷ خ.)، در کتاب خود با نام «تاریخ نجوم اسلامی» (۱۹۱۱ م.) در فصل ۲۶ به بررسی این نام پرداخت. (نام اصلی این کتاب «علم الفلک: تاریخه عند العرب فی القرون الوسطی» بوده که زندهیاد احمد آرام در سال ۱۳۳۴ خ. آن را به زبان پارسی ترجمه کرد.)
زندهیاد دکتر محمد معین در یادداشتهایش بر برهان قاطع بر پایهی کتاب گاهشماری ایرانی نوشتهی سیدحسن تقیزاده دربارهی تنگلوشا چنین مینویسد:
تنگلوشای بابلی تالیف توکروس (Teucros) یونانی بوده که ظاهراً در عهد انوشیروان از یونانی به پهلوی و کمی بعد، از پهلوی به زبان آرامی ترجمه شده و این نسخهی آرامی در دست مولفان اسلامی بوده است. به قول نالینو در کتاب «علم الفلک»، این کتاب که ظاهراً در قرن دوم هجری از زبان پهلوی به عربی ترجمه شده در بین منجمان اسلامی معروف بود. قسمتهایی از آن در طی کتاب «المدخل الکبیر لعلم النجوم» ابومعشر بلخی، که در سال ۲۷۵ ق. تالیف شده به دست ما رسیده و آن در فصل اول از مقالهی ششم آن کتاب است و عین این فصل را یعنی متن عربی آن را، «بُل» [Franz Boll] در کتاب خود درج کرده و با آنچه از اصل یونانی کتاب توکروس به دست آمده تطبیق نموده است. در نتیجه معلوم شده که این تنگلوشای بابلی مسلماً همان توکروس یونانی بوده که ظاهراً در نیمهی دوم قرن اول میلادی کتاب خود را به یونانی نوشته و بعدها به پهلوی ترجمه شده بوده و حتی در کتاب «بَزیدَج » (ویزیدگ [=گزیده]) پهلوی ... از آن کتاب منقولاتی بوده است.
در موقع ترجمهی کتاب توکروس از پهلوی به عربی که به «کتاب الوجوه و الحدود» معروف شده، به علت اغتشاش خط - که قابل همه گونه تصحیف است - اسم مولف که به پهلوی نوشته میشده به تنگلوش و تنگلوشا (تینکلوش، تینکلوس، طینفروس) تبدیل شده و نسبت بابلی بدان داده شده است.
توضیحی که دربارهی این دگرگونی به نظر من میرسد با توجه به دبیره یا خط پهلوی چنین است: اگر بخواهیم شکل پهلوی این نام را با لاتین حرفنویسی کنیم بدین صورت نگاشته میشود: 'T?KLUS که نشان پرسش را به جای نویسه یا حرفی در دبیرهی پهلوی گذاشتهام که هم نشانگر «ا» است و هم نشانگر «ن». حرف L هم به جای نویسهای که هم «ل» است و هم «ر». نویسهی ' هم، نشانگر پایان واژه است اما گاه به «ا» هم خوانده میشود. بنابراین «توکروس» به صورت «تنگلوشا» درمیآید.
دربارهی نسبت «بابلی» برای میان دانشمندان اختلاف است. برخی میگویند تویکروس اهل بابل در میانرودان (بینالنهرین) بوده است و دیگران میگویند این بابل نه در میانرودان بلکه شهری بوده است در ممفیس مصر.
نام کتاب تویکروس در یونانی چنین است: Paranatellonta tois dekanois به معنای: «برآمدن از کنار دهگانها» و کتابی است در اخترگویی (در انگلیسی: astrology). موضوع کتاب تویکروس یا تنگلوشا فلک است که در آن ۳۶۰ درجهی آسمان به سی و شش «وجه» (در یونانی: dekano در انگلیسی: decan گرفته شده از deka به معنای ده) بخش میشود به همین دلیل نام آن را «صُوَر دَرَج» (صورتهای درجههای آسمان) گذاشته بودند.
به نوشتهی تاریخ طبری، در سال ۵۴۲ م. یعنی در زمان خسرو یکم انوشیروان کتاب تویکروس از زبان یونانی به زبان پهلوی ترجمه شد. بعدها این کتاب از زبان پهلوی به زبان عربی برگردان ش.د اخترشناس ایرانی ابومَشعر بلخی (درگذشته ۲۷۲ ق/۸۸۶ م.) در اثر خود به نام «کتاب المدخل الکبیر علی علم احکام النجوم» ابن هِبنِتا (درگذشته ۳۱۷ ق./۹۲۹ م) در اثر خود به نام «کتاب المُغنی فی احکام النجوم» از این ترجمهی عربی از متن پهلوی سود بردهاند. ابومشعر در «کتاب الموالید» خود نیز به این کتاب تنگلوشا اشاره کرده است. نلینو در مقالهی دیگری به سال ۱۹۲۲ م. هم به نام «ردگیری آثار یونانی در میان عربان [=مسلمانان] از راه زبان پهلوی» (در ایتالیایی: Tracce di opere grecche giunte agli Arabi per trafila pehlevica) به همین موضوع پرداخته است.
هم اکنون کتابی از دوران شاه عباس دوم صفوی در دست است به نام «کتاب دَرَج» نوشته شده به سال ۱۰۷۴ ق/۱۱۶۳ م. که گویا بر پایهی دستنویسی پارسی از سدهی ششم ق./دوازدهم م. بوده است.
شادروان رکنالدین همایونفرخ در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی (۱۳۵۷ خ./۱۹۷۸ م.) ویراستی از آن را با نام «کتاب تنگِلوشا یا صُوَر دَرَج» چاپ کرد. به تازگی نیز آقای رضازاده ملکی در سال ۱۳۸۳ کتاب یاد شده را با این نام منتشر کرده است: کتاب تنکلوشا از مولف ناشناخته به ضمیمهی «مدخل منظوم» از عبدالجبار خجندی (سروده به سال ۶۱۶ ه.ق)
کتاب اصلی تویکروس از میان رفته است و تنها گزیدههایی از آن در چند متن یونانی بازمانده است. ترجمهی پهلوی و متن کامل عربی آن نیز به دست ما نرسیده است. تنها بخشهایی از متن عربی برجا مانده است و گویا کتابهایی که به تنگلوشا منسوب اند هیچ یک متن اصلی نیستند.
دکتر معین مینویسد در کتاب ابومعشر این وجهها بر پایهی سه باور یعنی یونانی (بطلمیوسی) و هندی و ایرانی شرح داده شدهاند و برای توصیف ایرانی از کتاب تنگلوشا نقل کرده و نام ایرانی آن وجهها را آورده است. بنابراین شاید این کتاب ترجمهی صِرف از یونانی نبوده بلکه کتاب یونانی در ترجمه به پهلوی تا حدی به قالب ایرانی ریخته و مطالب ایرانی در آن وارد شده بوده است.
در سدهی نوزدهم و بیستم دو تن به نامهای فرانتس کومون (Franz-Valéry-Marie Cumont، درگذشته ۱۹۴۷ م.) بلژیکی و فرانتس بُل (Franz Johann Evangelista Boll، درگذشته ۱۹۲۴ م.) آلمانی پژوهشهای مفصلی دربارهی تویکروس و آثار او کردند. در دوران معاصر هم پژوهشگری ایتالیایی به نام «آنتونیو پاناینو» (Antonio Panaino) دربارهی تویکروس پژوهشهایی کرده است.
گویا در شعرهای پارسی تنها سه مورد نام تنگلوشا به کار رفته و آن هم در شعرهای خاقانی شروانی و نظامی گنجوی است. این هم آن سه بیت:
به نام قیصران سازم تصانیف --------- بِه از ارتنگ چین و تنگلوشا (خاقانی)
قطبی از پیکر جنوب و شمال ----------- تنگلوشای صدهزار خیال (نظامی)
تنگی جمله را مجال تویی ----------- تنگلوشای این خیال تویی (نظامی)
به نظر میرسد بیت خاقانی سرچشمهی ریشهشناسی عامیانه در برهان قاطع و فرهنگ رشیدی دربارهی تنگلوشا (تنگ + لوشا) و ارتباط آن با ارتنگ مانی شده است.
خاستگاه:
- فرهنگ دهخدا
- مقالهای در کتاب «کلید در گنج حکیم» دربارهی تنگلوشا در شعرهای نظامی گنجوی
پینوشت
بحث دربارهی تویکروس و تنگلوشا دامنهدار است و من تنها خواستم اشارهای به این موضوع کرده باشم. در سال گذشته (۲۰۱۰ م. / ۱۳۸۹ خ.) بانویی ایتالیایی به نام لوچا بلیتزیا (Lucia Bellizia) مقالهای در ۳۱ صفحه دربارهی اثر تویکروس نوشت که میتوانید آن را در این نشانی بخوانید.
http://www.apotelesma.it/upload/The_Paranatellonta_in_ancient_Greek_astrological_literature.pdf
با سپاس از دکتر حیدری ملایری برای فرستادن این مقاله.